مي گويند زماني که قرار بود دادگاه لاهه براي رسيدگي به دعاوي انگليس در ماجراي ملي شدن صنعت نفت تشکيل شود ، دکتر مصدق با هيات همراه زودتر از موقع به محل رفت . در حالي که پيشاپيش جاي نشستن همه ي شرکت کنندگان تعيين شده بود ، دکتر مصدق رفت و به نمايندگي هيات ايران روي صندلي نماينده انگلستان نشست .
قبل از شروع جلسه،يکي دو بار به دکتر مصدق گفتند که اينجا براي نماينده هيات انگليسي در نظر گرفته شده و جاي شما آن جاست،اما پيرمرد توجهي نكرد و روي همان صندلي نشست..جلسه داشت شروع مي شد و نماينده هيات انگليس روبروي دکتر مصدق منتظر ايستاده بود تا بلکه بلند شود و روي صندلي خويش بنشيند ، اما پيرمرد اصلاً نگاهش هم نمي کرد .جلسه شروع شد و قاضي رسيدگي کننده به مصدق رو کرد و گفت که شما جاي نماينده انگلستان نشسته ايد ، جاي شما آن جاست .
در روزهایی که دکتر محمد مصدق را در بیدادگاه فرمایشی شاه در لشگر 2 زرهی محاکمه میکردند،کسانی به عنوان تماشاچی به دادگاه می رفتند که مجوز شرکت در آن را داشتند. مثل خبرنگاران مطبوعات و عدهای از ماموران امنیتی.
در یکی از جلسات، ملکه اعتضادی نیز شرکت کرد و موضوع جلسه آن روز، دفاع دکتر مصدق و وکیل دافعش سرهنگ جلیل بزرگمهر و رد ادعانامه دادستان ارتش - سرهنگ حسین آزموده بود.
هنگامی که مصدق باشور وهیجان از خدمات صادقانهاش به مردم و مملکت سخن میگفت و دستهای مرتعشش را حرکت میداد، ملکه اعتضادی که در ردیف تماشاچیان نشسته بود از جا برخاست و با صدایی بلند، رو به دکتر مصدق گفت: یک پیرمرد سیاسی که مملکت را به پرتگاه سقوط کشانده، نباید در دادگاهی که به خیانتهای او رسیدگی میکند، بترسد و بلرزد.
دکتر مصدق، رو به عقب برگرداند و گویندۀ این جملات را شناخت و گفت: خانم! منارجنبان اصفهان، قرنهاست میلرزد و هنوز پابرجاست.
از این پاسخ صریح و ابهامدار، اکثر حضار، حتی رئیس و منشیهای دادگاه نیز به خنده افتادند و "خانم ملکه" با سرافکندگی بسیار در جایش نشست و پس از لحظاتی دیگر سالن دادگاه را ترک کرد.
بابک خرم دين بزرگ مرد اصيل ايراني ، شيرمردي که 22 سال در برابر تجاوز بیگانگان به خاک ميهن، مردانه مقاومت وايستادگي کرد.به راستی که اسطوره ایستادگی مقاومت و آزادگی در این سرزمین مردی ست استوار همچون بابک خرمدین،ایستادگی او لرزه بر تن دشمنان ایران زمین می انداخت،مقاومتش سیاهی ها را کنار می زد و آزادگی اش در این کره خاکی زبان زد همه انسان ها بود.یاد و خاطر این اسطوره و مبارز ملی را گرامی می داریم.
آیا میدانید: اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت 40 سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد.
آیا میدانید: کمبوجبه فرزند کورش بدلیل کشته شدن 12 ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با 250 هزار سرباز ایرانی در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر را تصرف کرد و به دلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر کرد. اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال احترام به خدایان مصر نشان می دهد. او به هیچ وجه دین ایران را به آنان تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود.
آیا میدانید: داریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار 520 قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران را بر سر نهاد و برای همین مناسبت 2 نوع سکه طرح دار با نام داریک (طلا) و سیکو (نقره) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایجترین پولهای جهان شد.
روزی که کورش وارد شهر صور شد یکی از برجسته ترین کمانداران سرزمین فینیقیه (که صور از شهرهای آن بود) تصمیم گرفت که کورش را به قتل برساند. آن مرد به اسم "ارتب" خوانده می شد و برادرش در یکی از جنگ ها به دست سربازان کورش به قتل رسیده بود. کورش در آن روز به طور رسمی وارد صور شده بود و پیشاپیش او، به رسم آن زمان ارابه آفتاب را به حرکت در می آوردند و ارابه آفتاب حامل شکل خورشید بود و شانزده اسب سفید رنگ که چهار به چهار به ارابه بسته بودند آن را می کشید و مردم از تماشای زینت اسب ها سیر نمی شدند ...